نظریه جنجالبرانگیز یک دانشمند روسی در مورد امکان وجود حیات در یک
ارسال شده توسط رضا در 90/7/17:: 2:40 عصریک کیهانشناس روسی با وجود آگاهی از نیروی تخریبگر و شرایط غیر قابل سکونت ابرسیاهچالهها، مدعی امکان وجود شرایط حیات برای انسان در این محیطهای سخت فضایی شده است.
«ویاچسلاو دوکوچائف» همچنین اظهار کرده در صورت وجود امکان حیات در این ابرسیاهچالهها، ممکن است با تمدن بسیار پیشرفتهای در کهکشان تکامل پیدا کرده باشد.
ابرسیاهچالهها چنان نیروهای گرانشی پرقدرتی هستند که که هر چیز در اطراف خود را از جمله نور بلعیده و آن جسم بلعیده شده دیگر مشاهده نخواهد شد.
اما اکنون «دوکوچائف» از موسسه تحقیقات اتمی آکادمی علوم روسیه اظهار کرده که شواهد موجود به همراه تحقیقات جدید از احتمالاتی در مورد حیات در برخی سیاهچالههای خاص خبر میدهند.
درون یک سیاهچاله باردار چرخان، مناطقی وجود دارد که فوتونها در آن میتوانند در مدارهای دورهای ثابت دوام بیاورند. «دوکوچائف» در حقیقت کارشناس بررسی این مدارها و مکانیک حرکت آنهاست.
وی در مقالهای که در مجله arXiv منتشر شده، از این گمان سخن گفته که اگر مدارهای ثابتی برای فوتونها وجود داشته باشد، هیچ دلیلی وجود ندارد که در آن، مدارهای ثابت دیگری برای اجسام بزرگتر مانند سیارات وجود نداشته باشد.
موضوع این جاست که این مدارهای ثابت، تنها زمانی وجود دارند که جسم از آستانه «افق رویداد» که زمان و فضا در هم جریان پیدا میکنند، گذر کرده باشد.
«افق رویداد» در لبه سیاهچاله به عنوان نقطه بیبازگشت شناخته شده است.
در سوی دیگر این افق، یک دامنه دیگر موسوم به افق کوشی وجود دارد که زمان و فضا به حالت ثابت خود بازمیگردند.
به گفته این دانشمند روسی، در این مکان است که امکان حیات وجود دارد. اگرچه، گونه حیات احتمالی در این شرایط سخت و با وجود نیروهای عظیم نوسانی جزر و مدی، ممکن است ماورای نسل انسانی تکامل پیدا کرده باشد.
در مقیاس «کارداشف»، حیات محتمل در این سیاهچالهها ممکن است تمدنی با رتبهبندی گونه سوم را در بر داشته باشد. در این مقیاس، سه گونه وجود دارد که در آن «یک» نشانه پایینترین و «سه» نشانه بالاترین است. طبق این نمودار، انسانیت هنوز در مرحله اول و کنترل سیاره خود است.
اگرچه این یافتهها به نظر جالب هستند، اما احتمالا تنها در حد یک فرضیه باقی خواهند ماند، چرا که هیچ چیز تا کنون از یک سیاهچاله خارج نشده و هیچ چیز در مورد اسرار درون آن شناخته نشده است.