پایان عصر شاتلهای فضایی
ارسال شده توسط رضا در 90/4/31:: 3:9 عصرحدود 6 ماه قبل از قدم گذاشتن تاریخی نیل آرمسترانگ بر سطح خاکستری رنگ ماه، ناسا طرحی را در دستور کار خود قرار داده بود که آن روزها فازA نامیده میشد و هدف آن ساخت وسیله نقلیه فضایی ارزان قیمتی بود که بتواند چندین بار مورد استفاده قرار گیرد.
اگر به یاد بیاوریم که آن زمان جنگ سرد در داغترین لحظات تاریخی خود قرار داشت، حضور نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا در کنار ناسا برای طراحی چنین فضاپیمایی که بتواند بارها به فضا سفر کند و تعداد زیادی خدمه را نیز با خود به فضا ببرد، عجیب به نظرمان نخواهد رسید، چرا که در آن زمان ارتش آمریکا در فکر ایجاد نیروی فضایی خود بود؛ طرحی که بعدها با توافقنامههای متعدد بینالمللی منتفی شد.
ناسا نیز از حضور نیروی هوایی در این پروژه به دلیل قدرت اقتصادی و نفوذ سیاسی فراوان آنها، خشنود بود و از این ماجرا استقبال میکرد.
هنگامی که دوران آپولوها در حال اتمام بود، سیاستهای فضایی آمریکا در بخش پروازهای سرنشیندار توسط پرزیدنت نیکسون به مدارگردی در اطراف زمین محدود شد تا بودجههای کلان برنامههای جاهطلبانهای مثل سفر انسان به مریخ، صرف کارهای مهمتری البته از نظر وی و مشاورانش گردد. همه این رویدادها و تصمیمگیریها در نهایت به نفع تخیل تازه پرداخته شدهای از آب درآمد که در سالهای بعد به بزرگترین دستاورد فناورانه آمریکا در فضا تبدیل میشد.
ابتدا طرحهای فراوانی مطرح بود. اما عقیده بر این استوار شد که وسیله حمل و نقل فضایی آینده باید از نقطه نظرهای هزینه ساخت، هزینه بهرهبرداری و توانایی برای ارسال وزن بیشتر محموله به فضا، بهینه از آب درآید. این لیست پر و پیمان نیازمندیها از یک طرح بزرگ سرچشمه میگرفت. آمریکا قصد داشت بزرگترین سازه و به عبارت امروزی ایستگاه فضایی را در مدار زمین بسازد تا پایگاهی برای مراقبت از فضا در دوران جنگ سرد و سفرهای جاهطلبانه به آنسوی مدار ماه در منظومه شمسی باشد. این بود که طرح مدارگردی که بتواند در جو زمین مانند یک گلایدر پرواز کند با بوسترهای کمکی که احتمالا سوخت جامد بسوزانند، روی میز قرار گرفت و شکل عوض کرد و قیافه تغییر داد تا اینکه شبیه آن چیزی شد که ما امروز شاتل فضایی میشناسیم.
اولین شاتل فضایی در واقع هیچگاه به فضا نرفت. اینترپرایز یک مدل از شاتل فضایی بود که برای آزمایش بخش پرواز در جو زمین و فرود در فرودگاه ساخته شده بود. به همین دلیل این شاتل فضایی فاقد کاشیهای عایق حرارتی و موتور بود. اواخر سال 1356شاتل اینترپرایز سوار بر یک بوئینگ 747 برای اولینبار پرواز را آزمود. طی 5 پرواز بر دوش هواپیمای پهن پیکر بوئینگ 747 موارد بسیاری از جمله توانایی هدایت و کنترل شاتل برای فرود آوردن آن بر باند فرودگاه مورد آزمایش قرار گرفت.
دومین شاتل فضایی که از کارخانه سازنده خود بیرون آمد، تفاوتهای عمدهای با اینترپرایز داشت. این تفاوتها تنها به دلیل عملیاتی بودن شاتل فضایی کلمبیا نسبت به آزمایشی بودن اینترپرایز نبود، بلکه در فرآیند طراحی و ساخت کلمبیا ایدهها و مشکلات جدیدی رخ نشان دادند که باعث شد اساسا کلمبیا با اینترپرایز تفاوت داشته باشد.
اولین مأموریت شاتل کلمبیا در فروردین 1360 اولین پرواز فضایی شاتلهای فضایی نیز بود. اولین پرواز شاتل فضایی کلمبیا را مأموریت STS-1 مینامند. ما امروز شاهد مأموریت جاری STS-135 هستیم و اگر به خاطر آوریم که مأموریت STS-L51 هیچگاه نتوانست جو زمین را پشت سر بگذارد، در خواهیم یافت که 5 شاتل فضایی ساخته شده، توانستهاند 134 بار حضور در فضا را تجربه کنند. STS-170 را شاتل کلمبیا، بزرگترین برادر ناوگان شاتلها بر عهده گرفته بود. عملیات پرتاب، تزریق در مدار، پهلو گرفتن در کنار ایستگاه فضایی و بازگشت به زمین بخوبی انجام شده بود و مشکلی خود را نشان نمیداد. در لحظات حساس ورود شاتل به جو زمین و هنگامی که دما در برخی نقاط شاتل تا هزاران درجه سانتیگراد بالا میرود، یک صدمه کوچک در کاشیهای سرامیکی عایق بال چپ کلمبیا، یک فاجعه بزرگ دیگر را رقم زد. باز هم یک شاتل در آسمان کشور آمریکا منفجر شد تا بر همگان ثابت شود که فضانوردی پس از چهل و اندی سال از آغاز آن هنوز کاری خطرناک است. مرگ 7 فضانورد حاضر در شاتل فضایی کلمبیا با احتساب 7 کشته شده قبلی، از شاتلهای فضایی یک قاتل بزرگ ساخت که قلب هر فضانورد و البته وابستگان آنها را در تمامی پرتابهای بعدی شاتلها، بشدت به تپش وامیداشت.
نکته: پس از شاتلها دنیا منتظر وسایل حمل و نقلی خواهد ماند تا زمینه لازم برای کشف دنیاهای ناشناخته، تجربه حضور در فضا و گردشگری فضایی فراهم آید
5 شاتل فضایی کلمبیا (نخستین پرواز در سال 1360)، چلنجر (نخستین پرواز در سال 1362)، دیسکاوری (نخستین پرواز در سال 1363)، آتلانتیس (نخستین پرواز در سال 1364) و نهایتا اندیور (نخستین پرواز در سال 1371) از زمان ساخت خود به اسبان قدرتمند برنامههای فضایی سرنشیندار ایالات متحده آمریکا تبدیل شدند. این 5 برادر در دوران 30 ساله خود، خدمات فراوانی در راستای کاوشهای فضایی و تجهیز 2 ایستگاه فضایی میر و بینالمللی داشتهاند. تعمیر تلسکوپ فضایی هابل و برخی از ماهوارههای در راه مانده، بازگرداندن ماهوارههای مستعمل به زمین، تزریق خیلی از کاوشگران سیارهای که این روزها سیارات دور و نزدیک منظومه شمسی را برای یافتن پاسخ پرسشهای بزرگ ما میکاوند و انجام صدها مورد آزمایش زیستی و شیمیایی در فضا توسط فضانوردان دانشمند، از دستاوردهای پر افتخار آنها بوده است.
اما این خانواده پرافتخار روزهای تلخی را نیز تجربه کرده است. با آنکه هنوز چند روزی مانده بود تا کارکنان ناسا پنجمین سالگرد به خدمت گرفتن شاتلهای فضایی را جشن بگیرند اما عملیات فشرده و حجیم آمادهسازی شاتل جوان چلنجر تمام توان و تمرکز فکری آنها را به خدمت گرفته بود. بیست و پنجمین پرواز شاتلهای فضایی و دهمین مأموریت فضایی چلنجر در راه بود. ثانیهها یکی پس از دیگری گذشت تا اینکه غرشی مهیب پایگاه پرتاب فضایی کندی را به لرزه درآورد. غریو شادی مردمی که با افتخار این صحنه دلهرهآور را تماشا میکردند فضا را پر کرده بود تا اینکه 73 ثانیه پس از آغاز پرواز، ناگهان چلنجر در برابر دیدگان هزاران تماشاچی حاضر در محوطه و میلیونها نفری که صحنه پرتاب را بهطور مستقیم از تلویزیون تماشا میکردند، منفجر شد و همه 7 فضانورد آن جان باختند.
پس از فاجعه چلنجر، شاتلهای فضایی بیش از 80 بار دیگر به فضا پریدند. مأموریت
پس از فاجعه کلمبیا، تمامی ساختارهای سازنده و فرآیندهای پرتابی شاتل فضایی بازنگری شد تا آمریکا تحت لوای برنامه بازگشت به فضا بار دیگر شاتلها را به خدمت گیرد تا به امروز که شاهد آخرین مأموریت آخرین شاتل فضایی هستیم. شاتل فضایی آتلانتیس با مأموریت
از همین حالا حدس و گمانها آغاز شده است. بسیاری در آمریکا از خود میپرسند آیا فضانوردان آنها که روزگاری با هر قدمی که در سطح ماه بر میداشتند، فخری هم به روسها میفروختند، باید چشم به گشاده دستی این رقیب سنتی بدوزند تا جایی در کپسول کهنهکار فضایی آنها که سایوز نامیده میشود برای آمریکاییها کنار گذاشته شود. شاید هم اروپاییها باید از این فرصت تاریخی حداکثر استفاده را ببرند و وسیله نقلیه فضایی خودکار خود را هر چه زودتر برای استفاده فضانوردان آماده کنند. البته چینیها هم که از هر آب گل آلودی ماهی میگیرند شاید نتوانند از این بازار چند صد میلیارد دلاری بگذرند و کپسول فضایی سرنشیندار خود که 2 بار هم امتحان پس داده است را زودتر برای حملونقل مسافر به تاکسی تبدیل کنند. کسی نمیداند اما شاید شرکتهای بزرگی هم در داخل خاک این کشور مشغول توسعه سیستمهای فضایی خود هستند تا بار دیگر بازار اصلی سفر به فضا در داخل آمریکا باقی بماند. در چند ماه گذشته خبرهای زیادی درباره کپسول فضایی اژدها که محصول یک شرکت خصوصی آمریکایی است، شنیده شده است.
هر اتفاقی که بیفتد یک چیز از همین الان کاملا مشخص است و آن قلبهای بسیاری است که از ندیدن شاتلهای فضایی، این ابر فضاپیماهای پرهزینه در مدار زمین اندوهگین خواهند شد. شاتلهای فضایی با آن هیبت و مکنت هالیوودی و آن پخشهای مستقیم پرتاب، با آن داستانهای هیجانانگیزی که از زبان فضانوردانش شنیده شده و آن همه تأثیر شگرفی که در علاقهمندساختن صدها هزار کودک و نوجوان به مقوله علم و فناوری داشته است و از همه مهمتر آن همه جانهای باارزشی که در طول طراحی، ساخت، آمادهسازی و پرواز شاتلها گرفته شده، هیچگاه از یادها نخواهند رفت. از مجموع 6 شاتل فضایی ساخته شده، 2 تا از آنها همانطور که اشاره شد در حین پرواز منفجر شدند و جز قطعاتی از آنها چیزی باقی نمانده است. اما اینترپرایز، دیسکاوری و اندیور که بازنشسته شدند و آتلانتیس که میرود تا چند روز آینده بازنشسته شود، در موزههایی در سرتاسر کشور آمریکا برای همیشه جا خوش خواهند کرد تا همچنان قلبهای بیشتری را به تپش درآورند و منبع بیپایانی شوند از ایده و خلاقیت و انگیزه برای انجام کارهای بزرگ و بهظاهر نشدنی.
دیدگاههای افراد در برابر شاتلهای فضایی همواره یکسان نبوده است. در حالی که برخی ، شاتل ها را یک اشتباه بزرگ تصمیمگیری و فناوری مینامیدند، برخی نیز شاتلها را بزرگ ترین دستاورد فناورانه قرن بیستم قلمداد کردهاند. جان شانون، مدیر برنامه فعلی مرکز فضایی جانسون ـ واقع در هیوستون ایالات متحده آمریکا ـ در آخرین مصاحبه خود با مجله هوا و فضا گفته است:
اما واقعبینانه است اگر این گونه نتیجهگیری کنیم که شاتلهای فضایی نیز مانند هر دستساخته دیگری از بشر، مجموعهای از خوبیها و بدیها را همزمان داشته است. شاتلهای فضایی بهرغم ظاهر بسیار پیچیده و فنی خود دارای نقاط تاریک بسیار بود. گویا طراحان که از توجه به برخی زوایای این طرح بزرگ خسته شده بودند، پارهای از سیستمها و زیرسیستمهای این پرنده هوا ـ فضایی را به حال خود رها کردند تا بعدهایی که هیچگاه از راه نرسید به آن بپردازند. در همین رابطه بروس مکاندلس، فضانورد پیشین ناسا و یکی از معروفترین فضانوردان دوره شاتلها که با آزمایش معروف خود با صندلی موتوردار فضایی به معروفترین تصویر انسان تنها در مدار تبدیل شده بود، در مصاحبهای اختصاصی با پوریا ناظمی، روزنامهنگار علمی «جامجم» میگوید:
در کنار تمامی محسناتی که میتوان برای شاتلها متصور بود، آنها از نقاطضعفی هم رنج میبردند که مهمترین آنها نبود یک سیستم فرار مطمئن بود. بعد از 4 پرواز آزمایشی اولیه که در آنها سیستم صندلی فرار (مشابه صندلی جتهای جنگی) برای 2 فضانورد در نظر گرفته شده بود، ناسا اعلام کرد شاتلها به اندازه هواپیماهای مسافربری خطوط تجاری از امنیت برخوردارند. این باور تا زمان حادثه چلنجر باقی ماند. در آن هنگام اما دیگر طراحی یک سیستم فرار کارآمد و موثر هم خیلی دیرهنگام و هم خیلی هزینهبر ارزیابی شد.
او در ادامه به سیستم فرود و نشستن دستی شاتل در باند فرودگاه اشاره میکند و میافزاید: اگرچه این سیستم در طراحی ابتدایی شاتلها در نظر گرفته شده بود و این سفینهها به سیستمهای مورد نیاز این کار نظیر سیستم پویش مایکروویوی فرود و تمام سیستمهای مورد نیاز محاسباتی کابین مجهز شده بودند، اما هیچ گاه از این قابلیت استفاده نشد. در تمام فرودهای شاتلها، فرمانده فضاپیما یک تا 2 دقیقه قبل از نشستن بر سطح زمین، کنترل دستی شاتل را به دست میگرفت. اگرچه انجام چنین فرودی بسیار جذاب است اما از نظر مالی هم بسیار گران درمیآید؛ چراکه خلبانان شاتل نیازمند طیکردن دورههای تخصصی و حرفهای برای این کار هستند. این نکته مهمی است و در نظر داشته باشید فضانورد آیندهای که از ماموریت 5/2 ساله به مقصد مریخ قرار است به زمین بازگردد دارای تواناییها و دقت فضانوردی که از یک ماموریت 2 هفتهای در مدار نزدیک زمین به خانه برمیگردد، نیست و توانایی فرود خودکار باید مورد توجه جدی قرار میگرفت.
به هر حال، خوب یا بد، آخرین مأموریت شاتل فضایی تا چند روز آینده به پایان خواهد رسید و دنیا منتظر وسایل حمل و نقل ارزانتر، ایمنتر و پیشرفتهتری خواهد ماند تا زمینه لازم جهت تحقق آرزوهای دیرینه نوع بشر برای کشف دنیاهای ناشناخته، تجربه حضور در فضا و گردشگری فضایی را فراهم آورند.
شهرام یزدانپناه